تغییرات تقاضای مشتری تأکید ویژهای رو انعطافپذیری محصول، نوآوری و انعطافپذیری به پاسخ به تغییرات دارد و برای اصلاح سریع ساختار و سازمان محصول که اغلب زمانبر و پرهزینه است، نیاز است.موضوع اصلی امروز، رشد فناوریهای به اصطلاح انسانمداری دیجیتال است. درک این موضوع گهگاه مهم و حتی لازم است که در دوره نموددر حال رشد شغلهای دیجیتالی و محلهای کار دیجیتالی، افراد و استعدادهایشان در مرکز توجه پیشرفت قرار دارد. توسعه کلی به سمت سادهسازی و بهبود راندمان فعالیتهای انسانی، همکاری با ماشینها، روباتها و غیره است. بسیاری از مشاغل از قبل راه دیجیتالیشدن در پیش گرفتهاند و تعدادی هنوز تعلل میکنند و دیگران نیز به ناچار در آینده با آن برخورد خواهند کرد. این مسیر نیازمند به کارگیری فناوریهای درست در زمان درست و داشتن استعداد دیجیتالی برای درک نسخه جدید مشاغل یا به عبارتی “تولید Y” است. عبارت بازاریابی تولید Y، تکنیکهای مورد استفاده برای ساخت و ارتقای برندهای محصول را در میان گروهی از مشتریان توصیف میکند. تولید Y به عنوان تولید خالص، تولید وب یا تولید هزاره نیز توصیف میشود. افراد متعلق به این گروه عمدتاً با رفتار مثبتاشان نسبت به فناوری اطلاعات و اینترنت مشخص میشوند که برای آنها اطلاعات زیادی راجع به محصولات و سرویسها فراهم میآورد.
هدف و متدولوژی
قرن 21 به عنوان توسعه و به کارگیری «راهحلهای هوشمند» در کلیه زمینههای زندگی انسانی با دخیل کردن اقتصاد شناخته میشود. ساخت و تولیدها و فناوریها هوشمند میشوند. امروزه، سیستمهای تولید هوشمند عمدتاً به عنوان سیستمهای عامل-مبنا (سیستمهایی با هوش توزیعی) طراحی میشوند. برای بهینهسازی رفتار یک سیستم تولید از روشهای هوش مصنوعی (سیستمهای خبره، شبکههای عصبی، الگوریتم ژنتیک و غیره) استفاده میشود. این سیستمها همچنین به شایستگی و آموزش کارمندان و کارکنان آماده نیاز دارد. این سیستمها از مدلهای جدید شغلی استفاده میکنند و منابعی از محصولات را در کوتاهترین زمان برای کل دنیا تأمین میکنند. کارخانههای آینده دیگر به کارمندان با کارایی پایین نیازی ندارند. فناوریهای پیچیده، رایانهها، نرمافزارهای متفاوت و غیره در این مشاغل استفاده میشوند که باید توسط کارمندان با تحصیلات دانشگاهی به کار گرفته شوند. مطابق شکل زیر، دستمزدهایشان از سال 1980 با سرعت بیشتری در مقایسه با حقوقهای کارگران با تحصیلات کمتر رشد یافته است.
تقاضا برای کارگران آموزش دیده به طور قابل توجهی افزایش خواهد یافت. این روزها بیشتر متصدیان منابع انسانی شرکتها از کمبود نیروهای کارآزموده گلایهمند هستند. بسیاری از افراد تحصیلات دانشگاهی دارند؛ اما تمرکزشان با نیازهای بازار یکسو نیست. اینها مشکلاتی هستند که باید در آینده حل شوند، اگر که جامعه بشری و کشورها بخواهند به توسعه پایدار دست یابند. در دانشگاه Žilina در شهر پراگ به این موضوعات پرداخته میشود و چندین پروژه به صورت موفقیتآمیزی مانند ساختن CEIT (انیستیتو فناوری مرکزی اروپا) و ZIMS (سیستم ساخت و تولید هوشمند Žilina)، اتصال دانشگاهها به عنوان موتورهای توسعه جامعه دانش، پیوستن پروژههای مختلف بینالمللی برای توسعه سطح تحصیلات نسل جدید کارکنان انجام دادهاند. هدف اصلی ZIMS خلق امکان تحقیق در سطح اروپا است. توسعه آینده ZIMS روی فاکتورهای تولیدی و ساخت و تولید کارا با حفظ رقابتپذیری جهتگیری میکند. سیستم تولید هوشمند جدید نیازمند شایستگی جدید کارکنان است. بنابراین، بخشی از ZIMS ایجاد ماژول آموزش نوآوری حرفهای محققان تحقیقاتی با همکاری CEIT، دانشکده مهندسی مکانیک و انیستیتو نوآوری دانشگاه Žilina است. این رهیافت، دانشگاه آموزش نام گرفته است که از آخرین فناوری آموزشی استفاده میکند و از فرآیند انتخاب و آموزش دراز مدت محققان جدید و حرفهای برای مشاغل حمایت میکند.
تحقیق در زمینه سیستمهای تولید هوشمند و آموزش نسل جدید کارکنان در ارتباط با اولویتهای تحقیق و نوآوری است که توسط انجمن تحقیق آینده کارخانههای اروپا (EFFRA) تعریف شده است. خوشهها رابط مؤثری بین شرکتها با یکدیگر و با محیط بزرگتر هستند از جمله: دانشگاهها، بانکها، تحقیق و توسعه (R&D) و غیره. در مفهوم خوشه، همکاری مهمترین فرآیند است. این نوع همکاری باید مؤثر، درازمدت و جدی باشد. دیگر ویژگی خوشه، خودداری از روابط رقابتی متقابل است. رقیبان بیواسطه میتوانند به یکدیگر بپیوندند و در بازارهای خارجی یا جهانی قدرتمند باشند؛ اما هنوز در منطقه قوی باقی بمانند. واقعیسازی اهداف تحقیق و نوآوری کارخانههای آینده به بودجه و سرمایهگذاری عمومی 500 میلیون یورو در سال نیاز داردکه بخش خصوصی متعهد به همکاری نیز میشود. در افق 2020 این مقدار به 7 میلیارد یورو میرسد.
هدف اصلی همکاری به عنوان نیاز آموزش استعدادهای جوان
خلق دانش، انتشار و بهرهگیری عوامل اصلی تحقیق و توسعه پیشرفته و سیستمهای نوآور تحت عنوان جوامع و اقتصاد دانش بنیان است. خطمشی نوآوری Žilina (ZIP) اولین گام تحلیل عمیق پتانسیل منطقه است. یک تیم چندرسانهای متشکل از اعضای دانشگاه Žilina و سازمانهای همکار است. مکانیزم سرمایهگذاری توسط اتحادیه اروپا آماده میشود. پروژه از سال 2005 در چارچوب ششم برنامه اتحادیه اروپا آغاز شد. ZIP روی فعالیتهای پایدار نزدیککننده محیط R&D، بخش کسب و کار و پتانسیل نوآوری برای توسعه مستمر متمرکز است. هدف اصلی ZIP تشکیل پایهای برای ساختارهای مؤسسهای منطقهای برای حمایت از نوآوری بر اساس شبکههای نوآوری بین مؤسسات موجود و سازمانها و به کارگیری چارچوب نوآوری استراتژیک است که شرکتهای موجود را قادر میسازد تا نوآوری را در همه سطوح معرفی کنند و یک فرهنگ مثبت برای کارآفرینان جدید خلق کنند.
همکاریهای بین دانشگاهها و صنایع باعث کشفهای فوقالعادهای طی سالیان شده است. مثالهای متعدد درخشانی از همکاری پر از سود بین دانشگاهها، همکاریهای صنعتی و استارتاپها وجود دارد. ایدههای بسیاری از تحقیق در دانشگاهها در مرحله اجرا از طریق مشارکت بین دانشگاهها و شرکتها قرار گرفته است. خیلی از افراد دیگر به بازار از طریق شرکتهای استارتاپی دست یافتهاند. تلاشها برای یافتن پاسخ به چالشهای پیچیده اجتماعی، محیطی و اقتصادی برای مثال در حوزه انرژی، محیط زیست، سلامت یا امنیت به صورت زیادی به همکاری بین دانشگاهها و صنعت نیازمند است زیرا تعداد کمی از سازمانها دارای ظرفیت داخلی برای رسیدن به نتیجه مطلوب هستند. دانشگاهها، مراکز پژوهشی و تأمینکنندگان مالی بسیار راغب هستند که نتیجه تحقیقاتشان را در عمل ببینند. روندی بین گروههای دانشجویی برای یافتن شغلهای کارآفرینانه اغلب با تمرکز روی استراتژیهای تجاری وجود دارد. یک گروه از متخصصان در زمینه انتقال فناوری اخیراً در تیانجین چین در مرکز اقتصاد جهانی در نشست سالانه پیشگامان نوورود ملاقات داشتهاند و برخی از فرصتها و چالشهای مشترک به بحث گذاشته شد.
همکاری دانشگاه-صنعت به مدیریت دقیق نیازمند است تا اینکه موجب منفعت شود. این یک مسیر دو طرفه از جریان ایدهها است. نتایج به سمت صنعت جریان مییابد و آنها همچنین باعث ایجاد سوالهای تحقیقاتی میشوند. برای مثال، گاهی اوقات مشکلات فنی در آستانه اجرا به وجود میآید که سؤالهای جدید برای علم ایجاد میکند. همکاری صنعتی از این نوع میتواند ابزاری مهم برای هدایت جریان داخلی برای تحقیات بنیادین باشد. اما دانشگاهها نیازمند اصلاح انگیزهها و چیدمان پرسنل خود از جمله معیارهای ارتقای استادان هستند. در برخی از زمینههای فنی، دانشگاهها با فرار مغزها روبرو میشوند اگر که به صورت عملی با صنعت همکاری نکنند. در ذهن بسیاری از افراد علاقه زیادی به سوال از متخصصان دانشگاهی در زمینههایی مانند هوش مصنوعی، علوم داده و دیگر فناوریهای روز وجود دارد. برای مثال در سال 2015، شرکت Uber، تعداد 40 محقق از دانشگاه Carnegie Mellon را به کار گرفت. در سال 2016، فایننشیال تایمز گزارش داد که تعدادی از استعدادهای هوش مصنوعی توسط صنعت شکار میشوند. این انتقال نیروی نخبه به سمت صنعت عاقبت خوبی در دراز مدت برای دانشگاهها به دلیل خالی شدن افراد دارای هوش بالا و تعلیم نسل آینده ندارد. برخی دانشگاهها به مانند Imperial College London برای هدایت بهترین تحقیق ممکن و تبدیل ایدهها به عمل بودجه داده میشوند. دانشگاه Imperial College London به عنوان همکار با بیش از 500 شرکت در کلیه زمینهها اعم از انتقال فناوری همکاری میکند. همکاری با صنعت و ایجاد معاملات جدید در این فرهنگ نهادینه شده است. خانم Martha Crago به عنوان رییس تحقیق و نوآوری دانشگاه McGill در کانادا میگوید: «علوم اجتماعی در ارتباط بین صنعت و دانشگاه نقشی مهم بازی میکند. محققانی وجود دارند که کارشان پایهای برای محصولات نوین، فرآیندها یا خدماتی میشود. اینها به دلیل فقدان آشنایی یا فرهنگ آن به تجاریسازی نمیرسند؛ اما کارشان روی تأثیر اجتماعی نوآوری فناورانه با گام سریع در دنیای امروز لازم است. اکنون زمان درست برای علوم، فناوری و علوم اجتماعی است تا دست در دست یکدیگر کار کنند». علوم اجتماعی تاریخچهای به قدرت انتقال فناوری، مهندسی یا علوم زیستی و محاسباتی ندارند. با این وجود، برخی عوامل برای همکاری با کسب و کار مناسب هستند. علوم اجتماعی نقش آدرسدهی نیازهای فنی بخش قانونی از طریق هوش مصنوعی دارند. علوم رفتاری بیش از پیش به کسب و کار مرتبط است و از منافع بهرهبرداری داه اجتماعی سود میبرد. انتقال فناوری از دانشگاه به صنعت یک سناریو پیچیده است که ممکن است مناسب همه نباشد. برخی اوقات، تحقیقاتی در دانشگاه رخ میدهد و سپس بیرون آن تجاری میشود و گاهی اوقات تجاری شدن طی فاز تحقیقاتی رخ میدهد. به عنوان مثال، آزمایشگاه Quintessence شرکت Deep-science با ایده مؤسسه دکتر Vikram Sharma برای یافتن راهی برای تجاری ساختن علوم کوانتوم بود. در اوایل سال 2000، محیط تجاری هنوز برای چنین مفهومی آماده نبود، بنابراین دکتر Sharma ایده خود را از طریق دانشگاه و حمایت بودجه دولتی پیش برد. با این وجود هدف او همواره تجاریسازی فناوریها بود. کمکهای مالی به پر کردن خلاهایی در جایی که سرمایهگذاری مالی به صورت سریع آماده نیست بسیار مناسب است.
برداشت مطلب با ذکر منبع مجاز است.