اگر که افراد محصول یا خدمت شما را بخواهند و حاضر باشند برای آن پولی پرداخت کنند که برای شما سودده باشد آن وقت است که یک ایده شغلی دارای ارزش واقعی اقتصادی است. به علاوه، یک ایده شغلی موفق دارای یک نیاز بازار قابل توجه و گروه‌های مشتری خاصی است.

اکثر محصولات به صورت مستقیم از فروش، تولید درآمد می‌کنند. در برخی اوقات «مکانیزم درآمدی» می‌تواند پیچیده‌تر باشد؛ مانند، محصولی که به صورت رایگان به مشتری داده می‌شود، ولی هزینه آن توسط تبلیغ‌کننده پرداخت می‌شود. همواره، یک ایده شغلی موفق به طور شفاف چگونگی و زمان تولید ثروت را بیان می‌کند.

برای ارج گذاشتن به سرمایه‌گذاران حرفه‌ای، هر ایده شغلی باید پنج معیار مهم زیر را برآورده کند. گرچه سرمایه‌گذاران با ریسک از دست دادن پولشان مواجه‌اند، آنها در تلاشند این ریسک را تا حد ممکن محدود کنند.

  • برآورده نمودن نیاز فوری بازار
  • به شدت نوآورانه و یا مختل کننده
  • محصول یا خدمت منحصر به فرد
  • متمرکز جهت متوازن ساختن ریسک‌ها
  • تضمین‌کننده سوددهی بالا در درازمدت

روشی که شما ایده شغلی‌اتان را به یک سرمایه‌گذار بیان می‌کنید بیانگر میزان تلاش شما است. سرمایه‌گذاران بسته به میزان و صلاحیت حرفه‌ای شما علاقه نشان می‌دهند. به یاد داشته باشید که اکثر سرمایه‌داران هر هفته بالای 40 ایده شغلی دریافت می‌کنند و دارای وقت کمی هستند.

بنابراین، اولین هدف شما، شفافیت است. سرمایه‌گذاران به طور پیش فرض با فناوری محصول و زبان تجارت شما آشنایی ندارند و به نظر بعید می‌رسد که برای درک جملات و مفاهیم گیج‌کننده وقت بگذارند. دومین هدف شما مختصر بودن محتوا و بیان است. اگر یک سرمایه‌گذار علاقه نشان دهد، بعداً برای توصیف با جزئیات و محاسبات بغرنج مالی وقت کافی خواهید داشت.

ایده‌های شغلی در حال توسعه فقط یک جنبه از آغاز یک کسب و کار است. ایده شما باید برای بررسی بعدی ارزیابی شود. بهتر است که محصول یا خدمت شما توسط یک شرکت موجود یا تازه تأسیس اجرا شود.

کارآفرینان باید جواب‌های قانع‌کننده‌ای به سؤالاتی مانند موارد زیر آماده کنند:

  • حجم بازار هدف توسط محصول به چه میزان است؟
  • آیا محصولات رقابتی قبلاً در بازار هدف وجود داشته است؟
  • چگونه محصول شما متمایز و قابل رقابت با محصولات دیگر است؟
  • رقبای فعلی شما چه کسانی هستند؟

مفاهیم متعددی تحت لوای شرایط درست ممکن است. آزمون‌های زیر در جهت تعیین آن شرایط به شما کمک می‌کند:

  • صنعت شما

–  جمعیت‌شناسی، الگوی تغییرات و چرخه عمر صنعت شما چیست؟

– آیا موانع کم و یا زیادی برای ورود وجود دارد؟ اگر چنین است، آنها کدامند؟

– وضعیت توسعه‌ای فناوری نوآورانه شما چیست؟

– حاشیه سود صنعت شما چیست؟

– وضعیت صنعت هدف شما چیست؟ در حال رشد یا رو به زوال؟

  • بازار هدف

– آیا بازار آنقدر بزرگ است که بتواند ایده شما را ممکن سازد و اینکه ارزش وقت‌گذاری برای ایجاد یک محصول یا خدمت جدید را دارد؟

  • مشتریان

– جمعیت‌شناسی موجود یا مورد انتظار بازار هدف شما چیست؟

– پروفایل مشتری شما چیست؟ مشتری شما کیست؟

– آیا با برخی از مشتریان عمده تماس برقرار کرده‌اید؟

– رقیبان شما که هستند و خود را چگونه متمایز می‌کنید؟

  • محصول/خدمت

– ویژگی‌ها و مزایای محصول یا خدمت چیست؟

– وظایف توسعه محصول و بازه زمانی برای تکمیل آن چیست؟

– آیا حقوق مالکیت معنوی برقرار است (کپی‌رایت، اختراع و غیره)؟

– چگونه محصول یا سرویس شما از دیگران در بازار متفاوت است؟

  • مالی

– الزامات اصلی استارت آپ شما چیست؟

– الزامات اصلی کاری شما چیست؟

– الزامات هزینه‌ ثابت شما چیست؟

– چقدر برای دستیابی به نقدینگی مثبت زمان لازم است؟

– نقطه سر به سر برای کسب و کار استارت آپی شما چیست؟

  • کانال‌های توزیع

– کانال‌های توزیع بالقوه کدامند و کدام مشتری توسط آنها خدمات‌رسانی می‌شوند؟

– آیا راهی برای نوآوری در نحوه توزیع وجود دارد؟

  • تیم استارت آپی

– آیا یک تیم استارت آپی مناسب توانایی اجرایی کردن ایده شما را دارد؟

– تیم شما کدام مهارت فنی و اجرایی دارد؟

– خلا موجود در تیم شما چیست و برنامه شما در رفع آن چیست؟

برداشت مطلب با ذکر منبع مجاز است.

امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد!